ای امید نا امیدی های من...

برق چشمان تو همچون آفتاب - میدرخشد بر رخ فردای من

ای امید نا امیدی های من...

برق چشمان تو همچون آفتاب - میدرخشد بر رخ فردای من

خدا هست هنوز

خاموش شدم | | ۰ نظر

ماه من غصه چرا ؟!!
آسمان را بنگر
که هنوز
بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد

یا زمینی را
که دلش از سردی شب های خزان
نه شکست و نه گرفت
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
و در آغازِ بهار
دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز
پُر امنیتِ احساس خداست

ماه من ، غصه چرا ؟!
تو مرا داری و من هر شب و روز
آرزویم ، همه خوشبختی توست

شعر ماه من غصه چرا - عطرخدا www.atrekhoda.com

ماه من! دل به غم دادن و از یأس سخن ها گفتن
کار آنهایی نیست
که خدا را دارند …

ماه من!
غم و اندوه اگر هم روزی
مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات
از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود
که خدا هست ، خدا هست هنوز

او همانی است که در تارترین لحظه شب ، راه نورانی امید
نشانم میداد …
او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد
همه زندگی ام ، غرق شادی باشد …


ماه من! غصه اگر هست ، بگو تا باشد
معنی خوشبختی ، بودن اندوه است …
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه ، میوه یک باغــند
همه را با هم و با عشق بچیین
ولی از یاد مبر ،
پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند
که خدا هست ، خدا هست
خدا هست هنوز ...



شعر : استاد قیصر امین پور
  • خاموش شدم